خشک آباد خشک آباد همینجاست بیا ! نويسندگان پنج شنبه 14 دی 1391برچسب:, :: 16:2 :: نويسنده : عبداله سلامت
جاده ی اشک اشک ندارم ! من هم در این دنیا یه آرزو دارم اون دور دورا جایی که خورشید و بیدار می کنن جایی که شبش مهتاب عروسی می کنه چشم عسلی خواستم پرنده ات باشم ! توی باغ مهربونیات برگ درخت و حس کنم به شاخه ها نزدیک باشم گل لبخند و سلام و بو کنم خونه ای زیر بارون داشته باشم ! چشم عسلی ، چشات قشنگ آشیون من دستای مهربون توست هر وقت که من شکستم بال هاتو قرض بده به من پر بزنم ، بیگانه شم از شاخه های بی کسی چشم عسلی ، خواستم پرنده ات باشم ...! سروده ی عبداله سلامت نظرات شما عزیزان:
بیا یڪ شب جاهایماלּـ را عوضــــ ڪنیــم
مـלּـ معشوقــﮧ مـےشومــــ و تو عاشــــق باشــــ مـלּـ خیانــت مـےڪنــم و تــو فراموش ڪـלּـ ωــختــــﮧ نــﮧ؟ +++++++++++++++++++++ سلام چرا ديگه سرنميزنين؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خانم حیدری
![]() ساعت20:53---30 دی 1391
شعرهای شما خیلی جالب واز روی احساس بیان شده است.
آینده ی خوبی برای شعرگفتن، دارید. موفق باشید |
||
![]() |