خشک آباد خشک آباد همینجاست بیا ! نويسندگان دیشب زیر وزش نور مهتاب آن عروس آسمان پهن
خواب دیدم که با غم غریبم
خواب دیدم پروانه ، رویای غریب گل یاس را
از دل خاطره ی آبی باغچه ها خواهد خواند
ولذت عشق
نوازشگر غنچه های کوچک یک نیلوفر خواهد بود
ترس شفاف من از غربت شب خواهد ریخت
و پرنده
نه اسیر قفس صیاد است
خواب دیدم گل گلدان محبت
غنچه اش باز شده است
ولی افسوس که صبحش
پشت دروازه ی شهر
نفس احساس را می گیرند
ترسم از غربت آخرین شب است
آنجا که طراوت تازه ای دارد ، درد !
شبنم قسم خورده ست ضریح چشمانت را
که گلوی نرگس را تر خواهد کرد به احترامت ...!
سروده عبداله سلامت نظرات شما عزیزان:
salam asisam delam vasat tang shode akhe nisti aslan.hala khubi???matnet bi nazir bud asisam};-};-};-
سلام پسر عزیزم
بی نظیر و عالی بود عزیزم من شعر غربت شب رو خیلی دوست داشتم واقعا با احساس بود مواظب خودت باش مامانی وبتون رو خیلی دوست داشتم انشاالله مجدد به وب عالیت سر میزنم وبا فراغ بال بیشتر آثار بینظیرت رو بررسی میکنم پسر نازنینم بازم ممنونم که به من سر زدید فدات شم مامان نرجس |
||
![]() |